چاپ

50- تحلیلی از گذشته و آینده فلسفه دین

فلسفه دین در چهل سال گذشته تحولات بسیاری را بخود دیده است. دردهه 90 میلادی توانست جریان پویایی در فلسفه ورزی از خود نشان دهد. بحق پلنتینجا و هم مشرب های او و جان هیک نقش های موثری را در این زمینه داشتند. پلنتیجا بستر جدیدی در معرفت شناسی پدید آورد که فلسفه ورزی دین میدان وسیعتری پیدا کرد. همین امر فلسفه دین را از تکاپوهای ایستا که بازگویی مطالب پیشینیان با استدلالهای کمابیش جدید تر بود بدر آورد. جان هیک در فلسفه دین توجه فیلسوفان دین را به ادیان دیگر متوجه ساخت در نتیجه ساحتهای جدیدی در فلسفه دین از این جهت پدید آمد.

اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم تنقیح و تنظیم دیدگاهها در فلسفه دین اهمیت پیدا کرد و کتابهای متعددی که فراهم آورنده دیدگاههای بدیع در فلسفه دین بود در مجموعه مقالات منتشر شد. سنت کتابهایی با ویراستاری یک اندیشمند و با جهت گیری های خود او خریدار بسیاری پیدا کرد و مبنایی برای تجمیع نوآوری های اندیشه ای در فلسفه دین بود. این سنت متاسفانه هنوز در ایران مورد توجه قرار نگرفته است. همین مجموعه ها بحثهای جدی تری را در فلسفه دین بوجود آوردند. ملحدان نیز سعی کردند ساختارمند تر و مستدل تر بحث های خود را پیش ببرند.

علی رغم این که فیلسوفان دین متوجه شدند که باید در حیطه های انضمامی تری فلسفه ورزی کنند و به مسائلی همچون معنای زندگی روی آورند ولی اندیشه ورزی در بحث های نظری در عناوین سنتی فلسفه دین همچنان با تکاپو ادامه یافته است. از ابتدای قرن بیست و یکم رفته رفته حیطه های الهیاتی و فلسفه دین به یکدیگر نزدیک شدند. با اینکه قبلا فلسفه دین قرابت بسیاری با الهیات سیستماتیک داشت، ولی بتدریج بجای فلسفه ورزی منطقی در گزاره های بنیادین دینی، رفته رفته نظریه های الهیاتی خود را به فلسفه دین نزدیک کرد. ارائه نظریه هایی دین پژوهانه برای فراهم آوردن مدلهای دینی و الهیاتی (همچون الهیات پسامدرن یا نظریه های دینی پسامدرن) رشد کرد. اینگونه اندیشیدن درباره دین که در جامعه شناسی و روانشناسی دین هم رسوخ داشت بستری جدید پدید آورد که برخی فیلسوفان را به این این فکر انداخت که راهی جدید در فلسفه ورزی درباره دین نشان دهند. با این رویکرد جدید عده ای که در فضای تفکر قاره ای می اندیشیدند و چندان تمایلی به نگرش های تحلیلی- زبانی نداشتند جریان جدیدی به نام فلسفه دین قاره ای را پدید آوردند و ادبیات متعددی در این باره پدید آوردند. این جریان فکری نتوانست با فیلسوفان دین سنتی که در فضای تحلیلی زبانی و در قالبهای منطقی فعالیت می کردند گفتگوهای تعاملی ایجاد نماید و گویا هریک بدون ارتباط با دیگری به فعالیت خودشان ادامه می دهند.

با توجه به نشانه های فعالتیهای فعلی و قبلی فلسفه دین بنظر نگارنده می رسد که می توان چنین آینده ای را برای بسط و بالندگی فلسفه دین انتظار داشت:

آما آنچه برای ما از این پس مهم خواهد بود این است که رصد خود را از مباحث جدیدی که در فلسفه دین (مخصوصا در سنت تحلیلی) مطرح می شود افزایش بخشیم. در این زمینه بهترین راه، تبادل اطلاعات بین اندیشمندانمان است که به نحوی خود را در معرض انواع دیدگاههای جدید قرار می دهند. به همین صورت تعامل فیلسوفان دین در جامعه ما با سایر حوزه های فلسفی و علوم انسانی نیز اهمیت دارد تا در جریان دیدگاههای جدید در سایر حوزه های اندیشه ورزی باشند.

کار سترگی که همچون قبل باید با قوت ادامه پیدا کند فلسفه ورزی مبتنی بر فلسفه و اندیشه اسلامی است که فیلسوفان دین جامعه ما باید در فلسفه دین نه تنها در میان علاقمندان داخلی که در بازار اندیشه جهانی نیز ارائه نمایند.

پیوست‌ها:
برداشت این پرونده (تحلیلی از گذشته و آینده فلسفه دین - آیت اللهی.pdf)تحلیلی از گذشته و آینده فلسفه دین54 کیلوبایت196 برداشت